نفسم مامانی منتظرته که بیای پیشم>>انتظار مامانی برای بغل گرفتنتنفسم مامانی منتظرته که بیای پیشم>>انتظار مامانی برای بغل گرفتنت، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

* نفس مامانی*

عاقبت در یک شب از شبهای دور

 

کودک من پا به این دنیا می نهد

 

آن زمان بر من خدای مهربان

 

نام شورانگیز "مادر" می نهد

 

 

بدون عنوان

سلام مامانم   خوبـــــــــــــــــــی جیگر خودم    مامانی ببخشید چند وقی نتونستم بیام وبلاگمونو به روزش کنم   فقط میتونم بگم مهذرت نفسم... چند تا خبر خوبم دارم چند تا از خاله های نی نی سایتی مامان شدن و منتظرن که نفساشونو بغل کنن... مثل خاله شیدا ، مامانی جونم شما نمیخوای بیای بغل مامان خودت؟؟؟ من که انقدر دوستت دارم عزیز دل خودم تو که مال خودمی بیا دیگه قولِ قولِ قول که مامان خوبی میشم برات عزیزم   همیشه منتظرتم که تو قلبم بشینی ...
7 آذر 1392

***تولد عشقم***

عزیز دل مامانی سلام :   اومدم بهت بگم که امسال تولد بابایی که 8/8/92 بود تو رو نداشتیم کنارمون ولی اشکال نداره میدونم که تا سال دیگه حتماً تو بهترین هدیه ی تولدی هستی که من میتونم به بابائی جونت بدم   انشاالله که خدا صدامو بشنوه و من و تو و بابائی رو کنار هم خوشبخت کنه امسال که داشتم میرفتم کیک و گل برای بابائی جون بخرم همش میگفتم که کاش تو هم تو دل مامانی بودی و باهم میرفتیم این لذت رو تجربه میکردیم ولی خب چه میشه کرد؟ هنوز خدای مهربون وقتشو ندونسته که تو رو به ما ببخشه... الهی که مامان خود امام حسین (ع) به حق شش ماهه مظلومش واسطه اجابت دعای من برای اومدنت بشن...انشاالله من مطمئنم که سال دیگه باهم سه تایی تولد ...
11 آبان 1392

*عیدت مبارک مامانی*

سلام مامانی... خوبی عشقم...معلومه که جات خوبه خب اون بالا توی اسمون پاک و آبی پیش فرشته های دیگه نشستی و یادی از مامانیت که اینجا منتظرته نمیکنی! عیبی نداره من مامانیتم ناراحت نمیشم فقط سعی کن یه کمی هم یاد من باشی عزیز دل خودم اومدم بهت عید غدیر رو تبریک بگم گل من انشاالله که خدا تا سال بعد تو رو به ما میده چون خیلی تو فکرتیم و میخوایم که کنارمون باشی عسلم... انشاالله که خدا به حق این روز عزیز و به حق کرامت حضرت علی (ع) تو رو به ما میبخشه...انشاالله عزیزم این عید خیلی عید قشنگیه چون من به بابائیت کلی تبریک میگم آخه اسم بابائیت قشنگترین اسم دنیاست و هم نام حضرت علی(ع) هست   خیلی دوست داریم زوی بیای نفس مام...
2 آبان 1392

عزیـــــــــــز دل مامان و بابا

سلام ...مامان جونم گل نازم...الهی که مامانیت قربونت بره یه وقت فکر نکنی مامانی فراموشت کرده اصلاً ... من همیشه و هر لحظه به یادتم گلم... چند وقتی میشه که دلم میخواد بیای پیشمون ولی خب شما ناز داری و خدای مهربونم وقتشو بهتر از ما میدونه... برای همینم سعی میکنم بیشتر صبر کنم تا بیای بغلم نفس مامانی...     خیلی دوستت دارم عزیز دلم                                         ...
20 مهر 1392

همه ی اُمیــــــــــــــــــــــد من

  سلام به عزیز دل خودم سلام مامانی اول اینکه ببخشید از اینکه دیر اومدم وبلاگتو up کنم آخه خودت که میدونی مامانی امتحان داشت اونم چه امتحانای سختی ووووووووووووووووووووووووووووووووووویـــــــــــــــــــــــی ولی امتحانامو خوب دادم آخه میدونی که شاگرد درسخونم دیگه   دوم اینکه: مامانی میخوام بهم کمک کنی تا فردا بفهمم شما اومدی پیشم یا نه آخه چند وقته احساسم بهم میگه هستی و میخوای منو به عرش خدا ببری انشالله که همینطوری باشه و خود امام رضا(ع) تو روز ولادتشون تو رو بهمون عنایت کرده باشن... که اگه اینطور باشه باید سه تایی با بابائی جون بریم پابوسشون چون من نذر کردم ...
30 شهريور 1392

احساس دوست داشتنی ما

سلام عشق مامان سلام مامانی: خوبی ناز من؟عزیز دلم   خیلی دلم برات تنگه   دوست دارم زووووودی بهم نشون بدی که داری میای پیش مامانی   عسل دل من ...میوه دل من و بابایی دوست دارم وقتی اومدی   بهترین چیزها و بهترین کارهارو برات انجام بدم وسعی میکنیم تو رو تا جای ممکن خوب و درست تربیت کنیم که باعث افتخارمون بشی راستی مامانی اینم بگم خیلی ها منتظرن که شما پاهای کوچولوتونو بذرین روچشمهای ما  وتشریف بیارین روی زمین....از خونواده بابایی گرفته تا خونواده مامانی همه یه جورایی میخوان بدونن شما کی میای  همیشه دوستت داریم عزیزم و منتظرتیم نازنینم   ...
10 شهريور 1392

*بهای عشقم*

حتی اگر باخت هم با من باشد باز من برده ام تا ابد به با تو بودن محکومم و چه حکم شیرینیست اگر بهای عشقت جان شیرینم باشد...باز میپردازم ...
6 شهريور 1392

حس خوب من

مامانی گلم سلام  عزیز دلم نمیدونم چرا یه حس خوب دارم...یه حسی که از دوروز پیش اومده سراغم که فکر کنم به شما هم مربوط باشه...یعنی میدونی که من دوست دارم به شما ربطش بدم دیگه...   قربونت بشم من میدونی که من چقدر به بودنت احتیاج دارم و از خدا هم هر لحظه میخوام که تو رو به من و بابائی جونت بده...تو هم برای مامان و بابا جونی دعا کن و از خدا بخواه که تو رو زوووووووووووودی بهمون بده تا ما هم بشیم یه خونواده خوشبخت ...  منتظرتیم مامانی... زووووووووووووووووود زووووووووووووود بیا پیشمون              ...
6 شهريور 1392